امروز ۱۸ ام خرداده

امروز ۱۸ ام خرداده و من باید ۱۲ روز دیگه اعزام بشم . . . . . یه جورایی دیگه لحظه شماری میکنم برم میدونید چرا . . . . چون به عده میان الکی بترسونت و اونقدر برات از سختی میگن که پشیمون میشی جالبیش اینجاس این آدمایی که میان و تو رو میترسونن خودشون یه مشت بیکارن و تا لنگ ظهر میخوابن و اصلا دنبال اینده نیستن . . . . همین ادمو امیدوار میکنه چون خدایی من اینجوری نبودم . . . . حدودا هم مرتب بودم و از نظم و انظباط بدم نمیاد. . . . . .خلاصه دنبال تشکیل یه گروه توی همین فضای اینترنتم تا با هم به اردبیل بریم و تنها نمونیم که البته نمیمونیم . . . . . میدونید چرا چون ما ایرانیها همش در دقایق حساس و تنهایی هوای همو داریم . . . . . سربازی هم برای هر پسری حساسه و خیلی ها ازش ترس دارن و خیلی ها هم مثل من واسشون غریبه. .. . . . . البته تا نری نمیفهمی . . . . سعی میکنم هر چی شد واستون بگم . . . . این جا یه دفتر خاطرات سربازی من میشه . . . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد